منازل وجودی انسان در حرکت استکمالی عقل از منظر ملاصدرا

Authors

محمد مهدی گرجیان

دانشیار گروه فلسفۀ دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام معصومه اسماعیلی

استادیار گروه شیعه شناسی دانشکده الهیات و معارف اسلامی هدی

abstract

انسان دارای حقیقتی استکمالی و مقام لایقفی است، اما این موضوع که از نظر ملاصدرا، منازل انسان در سیر استکمالی چیست؟ و انسان برای وصول به مراتب کمال، چه منازلی را از سر می­گذراند، مسألۀ مورد تحقیق در این نوشتار است. هستی دارای مراتب طبیعی، مثالی و عقلی بوده و انسان به تبع آن دارای مراتب وجودی حسی، خیالی و عقلی است. انسان از مقام جسمانی با استمداد از عقل نظری و عملی و بهره­گیری از جذبۀ ربانی عبور می­کند و به سمت تجرد خیالی می­رود و پس از استکمال در این درجه به درجۀ عقلی می­رسد، شخص انسانی دارای اکوان متعددی است و در هر انسان جسمانی، انسانی نفسانی و عقلی موجود است. ایشان در تقریر سیر استکمال نفس بر اساس حرکت جوهری، از مرتبۀ حس به خیال و از خیال به عقل، انسان را متوقف نمی­داند و مرتبۀ فوق عقلی نیز برای او قائل است و راه­یابی به کمال باید در عقل نظری و عملی اشتداد یابد و این استکمال در عقل نظری در مرتبه­ای متوقف نمی­ماند و عبور از عقل مستفاد و رسیدن به مقام فنای فی الله راه را برای سلوک در مراتب فنا می­گشاید و در مرتبۀ عقل عملی نیز میان قوای علم و غضب و شهوت اعتدال ایجاد می­نماید، به مراتب کمالی نائل می­آید و در نهایت عقل عملی و نظری در مرتبۀ وصول به فنای فی الله با یکدیگر متحد می­شوند. بر اساس راهبرد حکمت متعالیه که جامعی از برهان، قرآن و عرفان است، معلوم می­گردد که در حرکت جبلّی و ارادی انسان در قوس صعود می­تواند همۀ مراتب امکانی را تا فراسوی بی­نهایت و مقام لایقفی بپیماید.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

جایگاه مرگ در روند حرکت استکمالی نفس از نظر ملاصدرا

ملاصدرا مرگ طبیعی را امر وجودی و لازمه ی استکمال نفس در فرآیند حرکت جوهری می داند و بر همگانی بودن و لطف بودن آن معتقد است و مرگ ارادی را وسیله ای برای پاکی و از بین بردن هوای نفس به اختیار سالک می داند. عاملی که نگاه ملاصدرا از مرگ، را متفاوت کرده است حرکت جوهری نفس و عالم طبیعت است. او با ابتکار نظریه حرکت جوهری به تبیین مرگ می‌پردازد. نفس انسانی ابتدا به صورت ماده است که جوهره تبدیل به مجرد ...

full text

نقش فطرت در حرکت استکمالی انسان

کاوش در باب فطرت و نقش عقل و خرد به‌عنوان کانون این قلمرو در مکاتب گوناگون، ابعاد مختلفی دارد. از بررسی این ابعاد گوناگون چنین برمی‌آید که فطریات مربوط به حوزۀ ادراک و شناخت، اصول و مبادی شناخت و تفکر بشر را تشکیل می‌دهد و موجب تمایز فطرت از طبیعت و غریزه می‌شود، تفاوتی که از سنخ اختلاف تشکیکی و ناشی از تفاوت در مراتب وجودی موجودات است. هرگونه تردید در این اصول و مبادی تفکر، بنای معرفت بشری را ...

full text

نقش حرکت جوهری در تحول وجودی انسان

حرکت نشان از اشتداد هستی موجود متحرک دارد. لذا در تفکر صدرایی، حرکت امری وجودی است، نه ماهوی، ولی به دلیل اتحاد ماهیت با وجود، حرکت به جوهر نسبت داده می‌شود. معنای حرکت جوهری این است که هر صورت حادث، مشتمل بر آثار و کمالات صور قبلی نیز هست و جریان حرکت به نحو «لبس بعد از لبس» است. اثبات حدوث جسمانی نفس، وحدت نفس با قوای آن و جامع اکوان ثلاثه بودن انسان، از دست‌آوردهای حرکت جوهری است. صد...

full text

حقیقت انسان از منظر عقل و وحی

باور مشهور میان دانشمندان درباره حقیقت انسان چنین است: انسان حیوان ناطق است. آنها ناطقیت را به‌ معنای داشتن عقل نظری، یعنی داشتن قوه اندیشیدن و توان درک مفاهیم کلی می‌دانند. بنابراین، انسان در نگاه مشهور، حیوانی عاقل است که توانایی اندیشیدن دارد. هدف این مقاله اثبات آن است که مقوم انسانیت، افزون بر توانایی اندیشیدن و داشتن توان درک مفاهیم کلی، اعتقاد به...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهش های هستی شناختی

جلد ۵، شماره ۹، صفحات ۳۵-۴۹

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023